تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 92

رستاخیز مى گوید: یوم ترونها تذهل کل مرضعة عما ارضعت : «روزى که آن را مشاهده کنید، مادران شیرده فرزندان شیر خوار خود را فراموش ‍ مى کنند.»
قابل توجه اینکه در مورد «پدر» تعبیر به لا یجزى ، (فعل مضارع مى کند) و در مورد فرزند تعبیر به «جاز» (اسم فاعل ). این تفاوت تعبیر ممکن است از باب تنوع در سخن باشد، یا اشاره به وظیفه و مسؤ لیت فرزند در مقابل پدر، زیرا اسم فاعل دوام و تکرار بیشترى را مى رساند.
به تعبیر دیگر از عواطف پدرى انتظار مى رود که حداقل در پاره اى از موارد تحمل عذاب فرزند را بکند آنچنان که در دنیا ناملایمات او را به جان مى خرید ولى در مورد فرزند انتظار مى رود که مقدار بیشترى از ناملایمات پدر را به خاطر حقوق فراوانى که بر او دارد متحمل شود، در حالى که هیچیک از این دو، در آن روز، کمترین مشکلى را از دیگرى نمى گشایند و همه گرفتار اعمال خویشند و سر در گریبان خود.
در پایان آیه انسانها را از دو چیز بر حذر مى دارد، مى فرماید: «وعده خدا حق است مبادا زندگى دنیا شما را بفریبد، و مبادا شیطان شما را گول زند» (ان وعد الله حق فلا تغرنکم الحیوة الدنیا و لا یغرنکم بالله الغرور).
در واقع در برابر دو امر که در آغاز آیه بود، دو نهى در اینجا دیده مى شود زیرا اگر توجه به خدا و ترس از حساب و جزا در انسان زنده شود ترسى از انحراف و آلودگى در او نیست ، مگر از دو راه : یکى اینکه زرق و برق دنیا، واقعیتها را در نظر او دگرگون سازد، و قدرت تشخیص را از او بگیرد که حب دنیا ریشه همه گناهان است ، دیگر اینکه وسوسه هاى شیطانى او را فریب دهد، و مغرور سازد و از مبدا و معاد دور کند.
اگر این دو راه نفوذ گناه بسته شود دیگر هیچ خطرى او را تهدید نمى کند، و به این ترتیب چهار دستور فوق مجموعه کاملى از برنامه نجات آدمى