تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 16

است که خدا به اهل آن نمى نگرد، (و آنها را مشمول لطفش قرار نمى دهد) و این مصداق همان چیزى است که خداوند عزوجل فرموده «بعضى از مردم هستند که سخنان بیهوده خریدارى مى کنند تا مردم را از راه خدا گمراه سازند».
تعبیر به «لهو الحدیث» بجاى «الحدیث اللهو» گویا اشاره به این است که هدف اصلى آنها همان لهو و بیهودگى است ، و سخن ، وسیله اى براى رسیدن به آن است .
جمله «لیضل عن سبیل الله» نیز مفهوم وسیعى دارد که هم گمراه کردن اعتقادى را شامل مى شود آنچنان که در داستان نضر بن حارث و ابو جهل خواندیم و هم منحرف ساختن اخلاقى آنچنان که در احادیث غنا آمده است .
تعبیر «بغیر علم» اشاره به این است که این گروه گمراه و منحرف حتى به مذهب باطل خود نیز ایمان ندارند، بلکه صرفا از جهل و تقلیدهاى کورکورانه پیروى مى کنند، آنها جاهلانى هستند که دیگران را نیز به جهل و نادانى خود گرفتار مى سازند.
این در صورتى است که تعبیر «بغیر علم» را توصیف براى گمراه کنندگان بدانیم ، اما بعضى از مفسران نیز احتمال داده اند که توصیفى براى «گمراه شوندگان» باشد، یعنى مردم جاهل و بیخبر را ناآگاهانه به وادى انحراف و باطل مى کشانند.
این بیخبران گاه از این هم فراتر مى روند، یعنى تنها به جنبه هاى سرگرمى و غافل کننده این مسائل قانع نمى شوند، بلکه سخنان لهو و بیهوده خود را وسیله اى براى استهزاء و سخریه آیات الهى قرار مى دهند، و این همان است که در آخر آیه فوق به آن اشاره کرده ، مى فرماید: و یتخذها هزوا.
اما توصیف عذاب به «مهین» (خوار کننده و اهانت بار) به خاطر آن است که جریمه باید همانند جرم باشد، آنها نسبت به آیات الهى توهین کردند، خداوند