و بعد به وسعت دامنه علم خداوند و شمول آن نسبت به همه چیز مى پردازد.
مى فرماید: «اى مردم از خدا بپرهیزید» (یا ایها الناس اتقوا ربکم ).
«و از روزى بترسید که نه پدر بار گناه فرزندش را به دوش مى کشد، و نه
فرزند چیزى از مسئولیت پدر را تحمل مى کند» (و اخشوا یوما لا یجزى والد عن
ولده و لا مولود هو جاز عن والده شیئا).
در حقیقت دستور اول ، توجه به مبدء است ، و دستور دوم توجه به معاد.
دستور اول ، نیروى مراقبت را در انسان زنده مى کند، و دستور دوم احساس
پاداش و کیفر را، و بدون شک کسى که بداند شخص خبیر و آگاهى تمام اعمال او
را مى بیند و مى داند و ثبت و ضبط مى کند، و از سوى دیگر محکمه و دادگاه
عدلى براى رسیدگى به تمام جزئیات آن تشکیل مى دهد، چنین انسانى کمتر آلوده
گناه و فساد مى شود.
جمله «لا یجزى» از ماده جزا است و «جزا» از نظر
لغت به دو معنى آمده یکى پاداش و کیفر دادن در برابر چیزى (چنانکه گفته مى
شود جزاه الله خیرا: خداوند او را پاداش خیر داد).
و دیگرى کفایت کردن و
جانشین شدن و تحمل نمودن ، چنانکه در آیه مورد بحث آمده است : لا یجزى
والد عن ولده : «هیچ پدرى ، مسؤ لیت اعمال فرزندش را قبول نمى کند و به جاى
او نمى نشیند و از او کفایت نمى کند».
ممکن است هر دو به یک ریشه باز گردد، چرا که پاداش و کیفر نیز جانشین عمل مى شود، و به مقدار آن است (دقت کنید).
به هر حال در آن روز هر کس چنان به خود مشغول است و در پیچ و خم اعمال
خویش گرفتار که به دیگرى نمى پردازد، حتى پدر و فرزند که نزدیکترین رابطه
ها را با هم دارند هیچکدام به فکر دیگرى نیستند.
این آیه نظیر همان است که در آغاز سوره حج آمده که درباره قیامت و زلزله