جمله
«بغیر علم « متعلق به کلمه «یضل « است ، و در حقیقت وصف ضلالت گمراهان است ،
نه ضلال گمراه کنندگان ، هر چند گمراه کنندگان نیز علم ندارند، آنگاه
ایشان را تهدید مى کند به اینکه «اولئک لهم عذاب مهین - ایشان عذابى
خوارکننده دارند«، چون در دنیا مغرور و متکبر بودند توصیف خریدار لهو الحدیث : گویا گوشش در برابر تلاوت قرآن کر است
در این آیه آن کسى را که خریدار لهو الحدیث بود، توصیف مى کند و کلمه
«وقر« به معناى بار سنگین است ، و مراد از اینکه فرمود: «گویا در دو گوشش
وقر است « این است که گویا چیزى به گوشهایش بسته که از شنیدن جلوگیرى مى
کند. بعضى هم گفته اند: «اصلا این کلمه کنایه از کرى است « و معناى آیه
این است که چون بر این خریدار لهو الحدیث آیات قرآنى ما قرائت مى شود، پشت
مى کند، و از آن رو مى گرداند و استکبار مى ورزد، مثل اینکه اصلا آن را
نشنیده باشد، گویى کر است ، پس تو او را به عذابى دردناک بشارت ده در
سیاق آیات مورد بحث ، هم ضمیر مفرد به «من یشترى « برگردانده و فرموده :
«یشترى - مى خرد«، و «لیضل - تا گمراه کند«، و «یتخذها - آن را مى گیرد« تا
رعایت لفظ شده باشد، و هم ضمیر جمع برگردانده و فرموده «اولئک لهم - آنان
برایشان « تا رعایت معنا شده باشد، چون خریدار لهو الحدیث یک نفر نیست ،
آنگاه مجددا چند ضمیر مفرد برگردانیده و فرموده : «علیه «، «ولى «،
«یسمعها«، «اذنیه « تا باز رعایت لفظ شده باشد بعضى این طور گفته اند، لیکن
ممکن است بگوییم به «من یشترى لهو الحدیث « همه جا ضمیر مفرد برگردانیده ،
و ضمیر جمع آیه قبلى به مجموع گمراه کننده و گمراه شده که سیاق بر او
دلالت دارد بر مى گردد. پس ضمیرهاى مفرد همه به «من « که مفرد است برگشته
است
در این آیه بعد از انذار آن خریدار، و تهدیدش به عذاب خوار کننده ، و سپس
عذاب الیم ، رجوع شده است به ب شارت محسنین ، و خوشدل ساختن آنان به بهشت
نعیم جاودان ، که خود او وعده داده ، و وعده اش حق است