ترجمه تفسیر المیزان جلد 16 صفحه 345

و معناى آیه این است که هر کس خود را یگانه بداند، و با یقین به معاد عمل صالح انجام دهد، او اهل نجات است ، و سرانجام هلاک نخواهد شد، چون سرانجامش به سوى خدا است ، و هم و وعده نجات و رستگاریش داده است
از این بیان روشن مى شود که جمله «و الى الله عاقبه الامور«، در مقام تعلیل جمله «فقد استمسک بالعروه الوثقى « مى باشد، چون این جمله (دستاویز محکم ) استعاره تمثیلى ، از نجات و رستگارى است ، مى گوید براى این به چنین دستاویزى چنگ زده ، که منتهى به خدایى است ، که وعده چنین نجات و فلاحى را داده است
وَ مَن کَفَرَ فَلا یحْزُنک کُفْرُهُ ... إِلى عَذَابٍ غَلِیظٍ

این آیه رسول خدا(صلى الله علیه و آله و سلم ) را تسلیت مى دهد و دلخوش مى کند تا اندوه بر او چیره نشود، به اینکه بالاخره روزى به سوى خدا بر مى گردند، و خدا به آنچه مى کرده اند آگاهشان مى کند، یعنى حقیقت اعمالشان و آثار سوء آن که همان آتش است برایشان هویدا مى گردد
«نمتعهم قلیلا ثم نضطرهم الى عذاب غلیظ« - در این جمله با بیانى دیگر از حقیقت حال کفار پرده بردارى مى کند، چون در جمله «الینا مرجعهم فننبئهم بما عملوا« چه بسا توهم گردد، مادامى که در دنیا و متنعم به نعمت هاى آن هستند، دست خدا به ایشان نمى رسد، و از قدرت خدا خارجند، بله بعد از آنکه مردند یا مبعوث شدند آن وقت داخل در قدرت خدا مى شوند، و خدا با عذاب خود از ایشان انتقام مى گیرد
لذا این جمله این توهم را دفع نموده و مى فهماند که کفار در دنیا نیز حتى یک لحظه خارج از تدبیر خدا نیستند، و اگر با متاع اندک دنیا بهره مندشان مى کند، چیزى نخواهد گذشت که مضطر و ناچارشان مى کند، تا با پاى خود به سوى عذابى غلیظ روان شوند. پس به هر حال مغلوب و مقهورند، و دائما امر آنان به دست خدا است و نمى توانند خدا را به ستوه آورند نه در حال بهره مندیشان ، و نه در غیر آن حال