تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 87

کالظلل دعوا الله مخلصین له الدین ).
«ظلل» جمع «ظله» (بر وزن قله ) است ، و مفسران براى آن چند معنى ذکر کرده اند:
«راغب» در «مفردات» مى گوید: «ظله» به معنى ابرى است که سایه مى افکند، و غالبا در مواردى به کار مى رود که موضوع ناخوش آیندى در کار است .
بعضى نیز آن را به معنى سایبان از ماده «ظل» دانسته اند.
بعضى نیز آن را به معنى کوه گرفته اند.
گرچه این معانى - در رابطه با آیه مورد بحث - تفاوت زیادى با هم ندارد ولى با توجه به اینکه در قرآن کرارا این کلمه به معنى ابرهاى سایه افکن آمده و با توجه به اینکه تعبیر غشیهم (آنها را مى پوشاند) تناسب بیشترى با معنى ابر دارد، این تفسیر نزدیکتر به نظر مى رسد.
یعنى امواج عظیم دریا آنچنان بر مى خیزد، و اطراف آنها را احاطه مى کند که گوئى ابرى بر سر آنان سایه افکنده است ، سایه اى وحشتناک و هول انگیز.
اینجا است که انسان با تمام قدرتهاى ظاهرى که براى خویش جلب و جذب کرده ، خود را ضعیف و ناچیز و ناتوان مى بیند، دستش از همه جا بریده مى شود تمام وسائل عادى و مادى از کار مى افتد، هیچ روزنه امیدى براى او باقى نمى ماند جز نورى که از درون جان او و از عمق فطرتش ‍ مى درخشد.
پرده هاى غفلت را کنار مى زند قلب او را روشن مى سازد، و به او مى گوید: کسى هست که مى تواند تو را رهائى بخشد!
همان کس که امواج دریا فرمان او را مى برند، و آب و باد و خاک سرگردان او هستند.
اینجا است که توحید خالص همه قلب او را احاطه مى کند، و دین و آئین و پرستش را مخصوص او مى داند.