تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 37

در حدیث دیگرى از امام صادق (علیه السلام ) مى خوانیم که در تفسیر این آیه فرمود: اوتى معرفة امام زمانه : «حکمت این است که لقمان نسبت به امام و رهبر الهى عصر خود آگاهى داشت».
روشن است هر یک از اینها یکى از شاخه هاى مفهوم وسیع حکمت محسوب مى شود و با هم منافاتى ندارد.
به هر حال «لقمان» به خاطر داشتن این حکمت به شکر پروردگارش ‍ پرداخت او هدف نعمتهاى الهى و کاربرد آن را مى دانست ، و درست آنها را در همان هدفى که براى آن آفریده شده بودند به کار مى بست ، و اصلا حکمت همین است :
«به کار بستن هر چیز در جاى خود» بنابراین «شکر» و «حکمت» به یک نقطه باز مى گردند.
در آیه ، ضمنا نتیجه «شکران» و «کفران» نعمتها به این صورت بیان شده که «شکر نعمت به سود خود انسان» و «کفران نعمت نیز به زیان خود او است» چرا که خداوند از همگان بى نیاز است ، اگر همه ممکنات ، شکرگزارى کنند چیزى بر عظمتش افزوده نمى شود، و «اگر جمله کاینات کافر گردند، بر دامن کبریاش ننشیند گرد»!
«لام» در جمله ان اشکر لله لام اختصاص است و «لام» در لنفسه لام نفع است بنابراین سود شکرگزارى که همان دوام نعمت ، و افزایش آن ، به اضافه ثواب آخرت است عائد خود انسان مى شود، همانگونه که زیان کفران فقط دامان خودش را مى گیرد.
تعبیر به «غنى حمید»، اشاره به این است که شکرگزار در برابر افراد عادى یا چیزى به بخشنده نعمت مى دهد، و یا اگر چیزى نمى دهد با ستایش او مقامش را در انظار مردم بالا مى برد، ولى در مورد خداوند هیچیک از این دو