یکنوع
بیمارى روانى و اخلاقى است ، یکنوع انحراف در تشخیص و تفکر است ، و گر نه
یک انسان سالم از نظر روح و روان هرگز گرفتار اینگونه پندارها و تخیلات نمى
شود.
ناگفته پیدا است که منظور «لقمان»، تنها مساله روى گرداندن از
مردم و یا راه رفتن مغرورانه نیست ، بلکه منظور مبارزه با تمام مظاهر تکبر و
غرور است اما از آنجا که این گونه صفات قبل از هر چیز خود را در حرکات
عادى و روزانه نشان مى دهد، انگشت روى این مظاهر خاص گذارده است .
در
آیه بعد دو برنامه دیگر اخلاقى را که جنبه اثباتى دارد - در برابر دو
برنامه گذشته که جنبه نفى داشت - بیان کرده مى گوید: «پسرم ! در راه رفتنت
اعتدال را رعایت کن» (و اقصد فى مشیک ).
«و در سخن گفتنت نیز رعایت اعتدال نما و از صداى خود بکاه و فریاد مزن» (و اغضض من صوتک ).
«چرا که زشت ترین صداها صداى خران است !» (ان انکر الاصوات لصوت الحمیر).
در واقع در این دو آیه از دو صفت ، نهى ، و به دو صفت ، امر شده :
«نهى» از «خود برتربینى»، و «خودپسندى»، که یکى سبب مى شود انسان نسبت به
بندگان خدا تکبر کند، و دیگرى سبب مى شود که انسان خود را در حد کمال
پندارد، و در نتیجه درهاى تکامل را بروى خود ببندد هر چند خود را با