ترجمه تفسیر المیزان جلد 16 صفحه 355

و آیه شریفه با جمله «ان فى ذلک لایات لکل صبار شکور« تمام شده است . کلمه «صبار« یعنى کسى که در هنگام ناملایمات بسیار صبر مى کند، و «شکور« یعنى کسى که در برخورد با نعمت ها بسیار شکرگزار است ، و این تعبیر به طورى که گفته اند کنایه از مؤ من است
وَ إِذَا غَشِیهُم مَّوْجٌ کالظلَلِ دَعَوُا اللَّهَ مخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ ... کلُّ خَتَّارٍ کَفُورٍ

راغب گفته کلمه «ظله « به معناى ابرى است سایه افکن ، و بیشتر به ابرى ظله مى گویند که عواقب ناگوارى داشته باشد، از آن جمله در قرآن فرموده : «کانه ظله « و نیز فرموده : «عذاب یوم الظله «
و معنایش این است که چون موجى در دریا مانند قطعه اى ابر برایشان احاطه مى کند، دست از همه چیز شسته ، فقط متوجه خدا مى شوند، و از او نجات خود را مى طلبند، در حالى که دین را برایش خالص دارند، و خلاصه مى خواهد بفرماید: این خواندن خدا در آن حال دلیل بر این است که فطرتشان فطرت توحید و یگانه پرستى است
«فلما نجیهم الى البر فمنهم مقتصد« - کلمه «مقتصد« به معناى کسى است که راه «قصد« یعنى راه مستقیم را مى پیماید که مراد از آن راه توحیدى است که فطرتشان در آن حال بر آن دلالتشان مى کرد، و تعبیر به «منهم - بعضى از ایشان «، براى اندک شمردن آنان است ، و معنایش این است که همین که خداى سبحان این گرفتاران دریا را که خدا را به خلوص مى خواندند نجات داد، و به خشکى رساند، اندکى از ایشان مقتصدند
«و ما یجحد بایاتنا الا کل ختار کفور« - کلمه «ختار« مبالغه است و از ماده «ختر« مى باشد که به معناى شدت مکر و حیله است ، و از سیاق بر مى آید که این عده بیشتر آن مردمند، و معنایش این است که از آن جمعیت گرفتار در دریا، بیشترشان آیات ما را انکار کردند، و آیات ما را انکار نمى کند، مگر هر نیرنگ باز کفران پیشه
یَأَیهَا النَّاس اتَّقُوا رَبَّکُمْ ... وَ لا یَغُرَّنَّکم بِاللَّهِ الْغَرُورُ

بعد از آنکه حجت ها و مواعظ شافى و وافى را بیان نمود، در این جمله که خاتمه آن مواعظ است ، در بیانى عمومى همه را مخاطب قرار داده و به سوى تقوى دعوت و از روز قیامت انذار مى کند، قیامتى که هیچ بى نیاز کننده اى نیست ، که آدمى را بى نیاز کند، مگر ایمان و تقوى