و
بنابراین ، آیه شریفه در هر دو حال جواب از اشکال بالا مى شود، اما، اگر
آن اشکال را هم بر اساس بسیارى منویات ، و نهانى هاى دلها تصویر کنیم ، و
بگوییم خداوند چطور به حساب این همه منویات خلایق مى رسد، و اشتباه نمى
کند، آیه مذکور در پاسخ مى گوید: «ان الله علیم بذات الصدور - خدا داناى به
منویات است « و اگر اشکالى بر اساس اعمال و اقوال خارجى طرح شود و
گفته شود که خدا چگونه به حساب این همه اعمال از این همه خلایق مى رسد و
اشتباه نمى کند، آن وقت آیه مورد بحث جواب آن را مى دهد که خدا شنواى اقوال
و بیناى اعمال است ، پس اشکال و جوابى که در آیه مورد بحث آمده نظیر اشکال
و جوابى است که در آیه «قال فما بال القرون الاولى قال علمها عند ربى فى
کتاب لا یضل ربى و لا ینسى « آمده ، دقت بفرمایید بعضى از مفسرین از
اعتراض مذکور جوابهاى دیگرى داده اند، که تمام نیست ، اگر از خوانندگان کسى
بخواهد بدانها واقف شود، باید به تفاسیر مفصل مراجعه نماید
استشهاد براى علم خدا به اعمال بندگان به تدبیر جارى در نظام شب و روز
در این آیه براى مضمون آیه قبلى ، یعنى علم خدا به اعمال بندگان استشهاد
شده است به تدبیرى که در نظام شب و روز جارى است ، که گاهى این طولانى و آن
کوتاه ، و گاهى این کوتاه و آن طولانى مى شود، که البته فصول سال و نیز
سرزمینهاى مختلف در این کوتاهى و بلندى شب و روز موثرند، اما در هر فصل و
در هر منطقه نظام ثابت است و همچنین تدبیرى که در آفتاب و ماه ، و
اختلاف طلوع و غروب آن دو جارى است ، و همچنین اختلافى که بر حسب حس در
مسیر و جریان آن دو است ، همه اینها دلیل بر تدبیرى است که خدادر سراسر
جهان دارد، چون مى بینیم هر یک از آفتاب و ماه نظام دقیقى دارد، که هیچ خلل
و تشویش و اضطرابى در آن نیست ، و همه اینها دلیل بر علم و اطلاع مدبر
آنهاست ، چون برقرار ساختن چنین نظامى دقیق بدون علم محال است