ترجمه تفسیر المیزان جلد 16 صفحه 341

چنین است ، چون خدا حق است ، و آنچه سواى او مى خوانند باطل است ، و خدا والاى بزرگ است (30)
مگر نمى بینى که به نعمت خدا کشتى به دریا روان است ، تا آیه هاى خویش به شما بنمایاند؟ که در این براى همه صبر پیشگان سپاسگزار عبرتهاست (31)
و چون موجى بمانند کوه ها، آنان را فرا گیرد، خدا را بخوانند، و دین را خاص او کنند، و چون به خشکیشان برد، تنها بعضى شان معتدلند، و آیه هاى ما را جز عهدشکنان کفران پیشه انکار نمى کنند (32)
اى مردم ! از پروردگارتان بترسید، و از روزى که پدر براى فرزندش کارى نسازد، و فرزند به هیچ وجه کار ساز پدر خود نشود، بیمناک باشید، که وعده خدا حق است ، زندگى این دنیا فریبتان ندهد، و شیطان فریبنده ، در کار خدا به فریبتان نکشد (33)
بدرستى علم رستاخیز پیش خدا است ، که باران فرود آورد، و آنچه را در رحمها است بداند، کسى نمى داند که فردا چه مى کند و کسى نمى داند که در کدام سرزمین مى میرد، اما خدا دانا و آگاه است (34)


بیان آیات

در این آیات به ما قبل داستان لقمان برگشته ، که آیات وحدانیت خدا و نداشتن شریک ، و ادله آن را ذکر نمود، و بدین جا منتهى شد، که فرمود: «هذا خلق الله فارونى ما ذا خلق الذین من دونه بل الظالمون فى ضلال مبین «
أَ لَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سخَّرَ لَکُم مَّا فى السمَوَتِ وَ مَا فى الاَرْضِ وَ أَسبَغَ عَلَیْکُمْ نِعَمَهُ ظهِرَةً وَ بَاطِنَةً

از این جا به ما قبل داستان لقمان رجوع شده ، و همین خود دلیل است بر اینکه خطاب (آیا نمى بینید) به مشرکین است ، هر چند که ذیل آیه اشعار دارد بر عمومیت خطاب
و بنابراین صدر آیه تتمه کلام رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم )، و متصل است به جمله «هذا خلق الله فارونى ما ذا خلق الذین من دونه « و دیگر التفاتى در جمله «الم تروا« نیست
و بنابر تقدیرى که آیه مورد بحث جزو کلام خداى تعالى باشد، آن وقت در جمله «الم تروا« التفاتى از سیاق غیبت در جمله «بل الظالمون فى ضلال مبین «، به سیاق خطاب ، به کار رفته است ، و التفات در مثل این گونه موارد از باب شدت یافتن و جد گوینده ، و عصبانیتش از جهل شنوندگان ، و اصرارشان بر گمراهى است ، که هیچ راهنمایى سودى به ایشان نمى بخشد، و هیچ اشارتى درحالشان موثر واقع نمى شود، به همین جهت با اینکه تا کنون در سیاق غیبت حرف مى زد، ناگهان روى سخن به خود شنوندگان نموده ، آنچه که در معرض ‍ دید و شنوایى ایشان است به رخشان مى کشد، بلکه از خواب خرگوشى خود بیدار گشته ، و از غفلت بدر آیند