تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 52

توجه به این آگاهى پروردگار از اعمال انسان ، و محفوظ ماندن همه نیکیها و بدیها در کتاب علم پروردگار و نابود نشدن چیزى در این عالم هستى ، خمیر مایه همه اصلاحات فردى و اجتماعى است و نیروى محرک قوى به سوى خیرات و باز دارنده مؤ ثر از شرور و بدیها است .
ذکر «سماوات» و «ارض» بعد از بیان «صخره» در حقیقت از قبیل ذکر عام بعد از خاص است .
در حدیثى که در «اصول کافى» از «امام باقر» (علیه السلام ) نقل شده مى خوانیم : اتقوا المحقرات من الذنوب ، فان لها طالبا، یقول احدکم اذنب و استغفر، ان الله عز وجل یقول سنکتب ما قدموا و آثارهم و کل شى ء احصیناه فى امام مبین ، و قال عز وجل : انها ان تک مثقال حبة من خردل فتکن فى صخرة او فى السماوات او فى الارض یات بها الله ان الله لطیف خبیر:
«از گناهان کوچک بپرهیزید چرا که سرانجام کسى از آن باز خواست مى کند، گاهى بعضى از شما مى گویند ما گناه مى کنیم و به دنبال آن استغفار مى نمائیم ، در حالى که خداوند عز وجل مى گوید: ما تمام آنچه آنها از پیش ‍ فرستاده اند و همچنین آثارشان را، و همه چیز را در لوح محفوظ احصا کرده ایم ، و نیز فرموده : اگر اعمال نیک و بد حتى به اندازه سنگینى دانه خردلى باشد در دل صخره اى یا در گوشه اى از آسمان یا اندرون زمین ، خدا آن را حاضر مى کند چرا که خداوند لطیف و خبیر است».
بعد از تحکیم پایه هاى مبدء و معاد که اساس همه اعتقادات مکتبى است به مهمترین اعمال یعنى مساله نماز پرداخته ، مى گوید:
«پسرم نماز را بر پا دار» (یا بنى اقم الصلوة ).