الم تِلْک ءَایَت الْکِتَبِ الحَْکِیمِ هُدًى وَ رَحْمَةً لِّلْمُحْسِنِینَ ... یُوقِنُونَ |
تفسیر مفردات این آیات در سوره هاى قبل گذشت ، چیزى که تذکرش لازم است
این است که : «کتاب « را به لفظ «حکیم « توصیف کرده ، و این دلالت دارد بر
اینکه هیچ لهو الحدیثى در آن وجود ندارد، بلکه نقطه ضعف و درزى ندارد که
سخن باطل و لهو الحدیث بخواهد آن را پر کند، و نیز آن را توصیف کرد به دو
وصف «هدى « و «رحمه للمحسنین « تا صفت حکیم بودن قرآن را تکمیل کند، پس
قرآن به سوى واقع و حق هدایت مى کند، و به واقع نیز مى رساند، نه مثل لهو
الحدیث که انسان را از مهمش باز داشته ، و به واقعى نمى رساند، و نیز قرآن
رحمت است ، نه نقمت تا از نعمت باز بدارد
آن گاه محسنین را توصیف و
معرفى نموده به این که نماز مى خوانند و زکات مى دهند، که دو رکن مهم
عملند، و به این که داراى ایقان به آخرتند، و معلوم است که یقین به آخرت
مستلزم یقین به توحید و رسالت و همه شرایط و مراحل تقوى نیز هست ، و همه
این توصیف ها که براى کتاب کرده در مقابل لهو الحدیث است ، و دارد به کسى
که گوش به لهو الحدیث مى دهد، مى گوید: به این حقایق گوش کن ، نه به لهو
الحدیث
نکوهش کسى که براى منصرف ساختن مردم از حقائق و معارف قرآن ، به ترویج «لهوالحدیث « مى پرداخته است
وَ مِنَ النَّاسِ مَن یَشترِى لَهْوَ الْحَدِیثِ لِیُضِلَّ عَن سبِیلِ اللَّهِ بِغَیرِ عِلْمٍ وَ یَتَّخِذَهَا هُزُواً ... |
کلمه «لهو« به معناى هر چیزى است که آدمى را از مهمش باز بدارد، و لهو
الحدیث آن سخنى است که آدمى را از حق منصرف نموده و به خود مشغول سازد،
مانند حکایات خرافى ، و داستانهایى که آدمى را به فساد و فجور مى کشاند، و
یا از قبیل سرگرمى به شعر و موسیقى و مزمار و سایر آلات لهو که همه اینها
مصادیق لهو الحدیث هستند
«لیضل عن سبیل الله بغیر علم « - مقتضاى سیاق
این است که مراد از «سبیل الله « قرآن کریم ، و معارف حق و صحیح ، از
اعتقادات ، و دستور العملها، و به خصوص داستانهاى انبیاء، و امم گذشته بوده
باشد، چون لهو الحدیث و خرافات ساخته و پرداخته فکر انسانهاست که است دست
به دست گشته ، در درجه اول معارض با این داستانهاى حق و صحیح است ، و در
درجه دوم بنیان سایر معارف حق و صحیح را در انظار مردم سست نموده ، و سپس
منهدم مى سازد
موید این معنا جمله بعدى است که مى فرماید: «و یتخذها
هزوا«، یعنى حدیث را مسخره مى کند، چون نام خرافات نیز حدیث است ، و همین
باعث وهن هر حدیثى مى شود، و سبب مى گردد مردم احادیث واقعى را نیز به
سخریه بگیرند
پس همان طور که گفتیم مراد از «سبیل الله «، قرآن است ،
بدان جهت که مشتمل بر قصص و معارف است ، و گویا مراد کسى که خریدار لهو
الحدیث است این است که مردم را از قرآن منصرف نموده و گمراه نماید، و قرآن
را به سخریه بگیرد به این که به مردم بگوید این نیز حدیثى است مانند آن
احادیث ، و اساطیرى است چون آن اساطیر