و
در کتاب فقیه در ضمن کلمات کوتاه رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم )
آمده که فرمود: «لا طاعه لمخلوق فى معصیه الخالق « که ترجمه اش در صفحه قبل
گذشت
روایاتى درباره نماز، صبر و پرهیز از گناهان کوچک و راجع به معناى جمله : «ولاتصعر خدک للناس «
و در کافى به سند خود از ابى بصیر از امام باقر (علیه السلام ) روایت کرده
که گفت شنیدم مى فرمود: بپرهیزید از گناهان کوچک ، که آنها هم باز خواست
کننده اى دارد، ممکن است فکر کنید که گناه مى کنم و سپس از خدا طلب آمرزش
مى کنم ، ولى خداى عز و جل مى فرماید: «سنکتب ما قدموا و آثارهم و کل شى ء
احصیناه فى امام مبین - به زودى مى نویسیم آنچه به دست خود از پیش فرستاده
اند، و آنچه اثر از ایشان بجاى مانده ، و ما هر چیزى را در کتابى آشکارا مى
نویسیم « و نیز فرموده : «انها ان تک مثقال حبه من خردل فتکن فى صخره او
فى السموات او فى الارض یات بها الله ان الله لطیف خبیر« که ترجمه اش گذشت
و نیز در همان کتاب به سند خود از معاویه بن وهب روایت کرده که گفت : از
امام صادق (علیه السلام ) پرسیدم بهترین چیزى که با آن بندگان خدا به
پروردگار خود تقرب مى جویند، و نزد خدا محبوب ترین چیز است چیست ؟ فرمود:
من بعد از معرفت هیچ چیزى بهتر از این نماز سراغ ندارم ...
و نیز در
همان کتاب به سند خود از محمد بن فضیل ، از ابى الحسن (رضا (علیه السلام )،
روایت کرده که فرمود: نماز مایه تقرب هر پرهیزکار است
و در مجمع
البیان جمله «و اصبر على ما اصابک « را تفسیر کرده ، به مشقت ها و اذیت
هایى که در اثر امر به معروف و نهى از منکر به انسان مى رسد، و این تفسیر
را به على (علیه السلام ) نسبت داده
و نیز جمله «و لا تصعر خدک للناس
«، را تفسیر کرده به اینکه روى خود را به کلى از مردم مگردان ، و از کسى که
دارد با تو سخن مى گوید از در توهین اعراض مکن ، و این معنا را به ابن
عباس ، و امام صادق (علیه السلام ) نسبت داده است
و در الدر المنثور
است که طبرانى ، و ابن عدى ، و ابن مردویه ، از ابى ایوب انصارى روایت کرده
که گفت : شخصى از رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) از معناى جمله «و
لا تصعر خدک للناس « پرسید: فرمود: اینکه در استهزاء و توهین به اشخاص دهن
کجى نموده لوچه آویزان کنى