ترجمه تفسیر المیزان جلد 16 صفحه 335

باز احتمال و امید اینکه خدا تو رابیامرزد داشته باشى . پسرش به او گفت : پدر جان چطور چنین چیزى ممکن است ، که در عین داشتن چنان خوفى ، این چنین امیدى هم داشته باشم ، و این دو حالت متضاد در یک دل چگونه جمع مى شود؟ لقمان گفت : پسرم اگر قلب مومن را بیرون آرند، درآن دو نور یافت مى شود، نورى براى خوف ، و نورى براى رجاء و اگر آن دو را با م قیاسى بسنجند، برابر همند، هیچ یک از دیگرى حتى به سنگینى یک ذره بیشتر نیست ، و کسى که به خدا ایمان دارد، به گفته او نیز ایمان دارد، و کسى که به گفته ا و ایمان داشته باشد، به فرمان او عمل مى کند، و کسى که به فرمان او عمل نکند، گفتار او را تصدیق نکرده ، پس این حالات دل هر یک گواه دیگرى است
پس کسى که به راستى ایمان به خدا داشته باشد، براى خدا عمل را خالص و خیرخواهانه انجام مى دهد، و کسى که براى خدا عمل را خالص و خیرخواهانه انجام دهد، براستى ایمان به خدا دارد، و کسى که خدا را اطاعت مى کند، از او هراسناک نیز هست ، و کسى که از خدا هراسناک باشد او را دوست هم دارد، و کسى که او را دوست بدارد، اوامرش را پیروى مى کند، و کسى که پیرو اوامر خدا باشد، مستوجب بهشت و رضوان او مى شود، و کسى که پیروى خشنودى خدا نکند، از غضب او هیچ باکى ندارد، و پناه مى بریم به خدا از غضب او
پسرم به دنیا رکون و اعتماد مکن ، و دلت را مشغول بدان مدار، چون خداى تعالى هیچ خلقى را خوارتر از دنیا نیافریده ، آیا نمى بینى که نعیم دنیا را مزد و پاداش مطیعان نکرده ، و آیا نمى بینى که بلاى دنیا را عقوبت گنه کاران قرار نداده ؟
و در کتاب قرب الاسناد، هارون ، از ابن صدقه ، از جعفر بن محمد از پدرش (علیهماالسلام ) روایت کرده که فرمود: شخصى از لقمان پرسید: آن چه دستورى است که جامع همه حکمتهاى تو باشد؟ گفت : اینکه خود را درباره چیزى که برایم ضمانت کرده اند به زحمت نیندازم ، و آنچه را که به خود من واگذار نموده اند ضایع نکنم ، (یعنى عمر خود را صرف رزقى که ضامن آن شده اند نسازم ، و درباره سعادت آخرتم که به خود من واگذار نموده اند اهمال نکنم )