تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 79

اصولا انسجام و به هم پیوستگى این جهان ، آنچنان است که هر کثرتى در آن به وحدت باز مى گردد، و خلقت مجموع انسانها از همان اصولى تبعیت مى کند که خلقت یک انسان تبعیت دارد.
و اگر تعجب آنها از کوتاهى زمان بوده که چگونه مراحلى را که انسان از حال نطفه تا دوران جوانى طى سالیان دراز طى مى کند ممکن است در لحظات کوتاهى طى شود؟ پاسخ آن را نیز قدرت پروردگار مى دهد، ما در جهان جانداران اطفال انسان را مى بینیم که باید مدتها طول بکشد تا راه رفتن را به خوبى یاد بگیرند یا قادر به استفاده از هر نوع غذا شوند، در حالى که جوجه ها را مى بینیم همینکه سر از تخم بیرون آوردند و متولد شدند برمى خیزند و راه مى روند و حتى بدون نیاز به مادر غذا مى خورند، اینها نشان مى دهد که این گونه مسائل در برابر قدرت خداوند، تاثیرى ندارد.
ذکر «سمیع» و «بصیر» بودن خداوند در پایان این آیه ، ممکن است پاسخ به ایراد دیگرى از ناحیه مشرکان باشد که به فرض همه انسانها با تنوع خلقتى که دارند و با تمام ویژگیهایشان در ساعت معینى برانگیخته شوند، ولى اعمال آنها و سخنانشان چگونه مورد حساب قرار مى گیرد؟ اعمال و گفتار امورى هستند که بعد از وجود نابود مى شوند.
قرآن پاسخ مى دهد خداوند شنوا و بینا است ، تمام سخنان آنها را شنیده و همه اعمالشان را دیده (بعلاوه فنا و نابودى مطلق در این جهان مفهوم ندارد، بلکه اعمال و اقوالشان همواره موجود خواهد بود).
از این گذشته جمله فوق تهدیدى است نسبت به این بهانه جویان که خداوند از گفتگوهاى شما براى سمپاشى در افکار عمومى بى خبر نیست ، و حتى از آنچه در دل دارید و بر زبان جارى نکرده اید نیز آگاه است .