تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 38

معنى ندارد، او از همگان بى نیاز است ، و شایسته ستایش همه ستایشگران ، فرشتگان حمد او مى گویند و تمام ذرات موجودات به تسبیح و حمد او مشغولند و اگر انسانى به زبان قال ، کفران کند، کمترین اثرى ندارد، حتى ذرات وجود خودش به زبان حال مشغول حمد و ثناى اویند!
قابل توجه است که «شکر» با «صیغه مضارع» که نشانه تداوم و استمرار است بیان شده ، و «کفر» با «صیغه ماضى» که حتى بر یک مرتبه نیز صادق است ، اشاره به اینکه کفران حتى براى یکبار ممکن است عواقب دردناکى بار آورد، اما شکرگزارى لازم است و مستمر و مداوم باشد، تا انسان مسیر تکاملى خود را طى کند.
بعد از معرفى لقمان و مقام علم و حکمت او به نخستین اندرز وى که در عین حال مهمترین توصیه به فرزندش مى باشد اشاره کرده چنین مى فرماید:
«به خاطر بیاور هنگامى را که لقمان به فرزندش ، در حالى که او را موعظه مى کرد، گفت : پسرم هیچ چیز را شریک خدا قرار مده که شرک ظلم عظیمى است» (و اذ قال لقمان لابنه و هو یعظه یا بنى لا تشرک بالله ان الشرک لظلم عظیم ).
حکمت لقمان ایجاب مى کند که قبل از هر چیز به سراغ اساسى ترین مساله عقیدتى برود و آن مساءله «توحید» است ، توحید در تمام زمینه ها و ابعاد، زیرا هر حرکت تخریبى و ضد الهى از شرک سرچشمه مى گیرد، از دنیا پرستى مقام پرستى ، هوا پرستى ، و مانند آن که هر کدام شاخه اى از شرک محسوب مى شود.
همانگونه که اساس تمام حرکتهاى صحیح و سازنده ، توحید است ، تنها دل به خدا بستن و سر بر فرمان او نهادن و از غیر او بریدن و همه بتها را در آستان